در گذرگاه زمان، خیمه شب بازی دهر
باهمه تلخی وشیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند
رنگ ها، رنگ دگر می گیرند
وفقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می ماند...
لحظه ها درگذرند
آنچه امروز تو در قلک اندیشه ی خود می ریزی
استخوان بندی فردای تو را می سازد.
|